1403-09-04

مرکز سایبری سعودی برای مبارزه با تروریسم!

این مرکز با کنشگری و ضریب‌دهی به محتواهای خبری فیک و شایعه‌سازی‌ها توسط زنجیره رسانه‌ای خود از رسانه‌های خبری چون ایران اینترنشنال گرفته تا گسترش این محتواها در سطح شبکه‌های اجتماعی توییتر و اینستاگرام، تصویرسازی افراطی -برخلاف ادعای اعتدالی خود- علیه نظام سیاسی جمهوری اسلامی داشته است. این اقدام مستقیم علیه امنیت ملی ایران، به خوبی نشانگر اهمیت افکار عمومی و جنگ ادراکی و شناختی برای جریان عبری-عربی و غربی داشته است. به نظر می‌رسد هر چند ایران اسلامی، برای میدان جنگ و جهاد محور مقاومت به خوبی در حال سیاست‌گذاری است اما در میدان افکار عمومی و رسانه‌ای یک یا چند گام عقب‌تر از دشمن حرکت می‌کند. امید است که این ضعف به زودی به قوت بدل شود.

مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق (علیه السلام):

اهمیت افکار عمومی و رسانه برای کشوری چون عربستان سعودی که در توازن قدرت منطقه‌ای در حال تقلا و دست و پا زدن است زمانی مشخص شد که به دنبال اتوپیای آمریکایی خود، عزم بر مدیریت رسانه‌ای به ویژه در سطح رسانه‌های اجتماعی و جهت‌دهی به افکار عمومی منطقه کرد. جرقه تأسیس «مرکز جهانی مبارزه با افراطی‌گری» یعنی اعتدال مگر می‌شود به یکباره در ذهن سعودی‌ها زده شود؟ چه ایده‌ای پشتیبان این مرکز سایبری در سطح منطقه بود و سوال مهمتر از آن، وظیفه این مرکز و اهمیت آن برای مقابله با افراطی‌گری یا در گفتمان سعودی-آمریکایی، تروریسم (مقاومت) در رسانه‌های اجتماعی چون توییتر، فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام چه می‌تواند باشد؟ اینها سوالاتی است که برای ذهن ایرانی بیش از ظرفیت این نوشتار جای تأمل و اندیشه‌ورزی دارد.

ایده اعتدال

اینکه به ادعای رسانه‌های داخلی در ایران، اعتدال اسم رمزی با مسمایی است بی‌شک دور از ذهن نیست اما توجه دولت سعودی به این اسم رمز از کجا نشأت می‌گیرد. پروژه خاورمیانه جدید که در میدان با تولد داعش و پشتیبانی در سایه اسرائیل و آمریکا دنبال می‌شد، باید در مرحله بعد به تسخیر اذهان و افکار عمومی منطقه می‌انجامید. چه بهتر که یک مرکزی برای کنترل، تولید محتوا و کنشگری سایبری سازمان‌یافته برای ایجاد ثبات به نفع گفتمان آمریکایی و صهیونی در خاورمیانه جدید باشد. اعتدال برای این مرکز سایبری چه ساز‌ه‌ای را انگاشته است؟ اعتدال، در اصل همان اسلام آمریکایی و یا اسلام سکولاری است که سعودی، نماینده کامل آن در منطقه بوده و رنگ مقاومت و مبارزه علیه نظم آمریکایی را باخته است. این اسلام با ادعای اعتدال و میانه‌روی و مبارزه با افراط‌گرایی در اصل به مبارزه با ایده مقاومت و یا شیعی‌گری که گفتمان اصلی محور مقاومت و در رأس آن ایران است می‌پردازد. به نظر می‌رسد هدف از تشکیل این مرکز سایبری در سال 96، الان در سال 1403 بیشتر نمایان شده است. چرا که ایده مقاومت با نماد فلسطین و غزه، در حال ریشه دواندن در میان مردم کشورهای عربی و بیشتر از آن کشورهای اروپایی و آمریکایی است.

آیا مرکز اعتدال سعودی شکست خورده است؟

این سوال به دنبال گسترش ایدئولوژی مقاومت و انقلاب اسلامی در منطقه و اروپا و آمریکا مطرح می‌شود که این مرکز اعتدال با شکست هدف خود، موجودیت و موضوعیت خود را از دست داده است. این سوال، به درستی مطرح شده است اما اگر پروژه خاورمیانه جدید شکست خورده و نقش این مرکز در این زمینه ناقص مانده است، پروژه کنترل و جهت‌دهی به افکار عمومی به خصوص در سطح جنگ سایبری و رسانه‌های اجتماعی همچنان پا برجا است. این مرکز، با بیش از 150 نیروی حاذق در حوزه فناوری اطلاعات و بیگ دیتا، در حال پردازش محتواهای شبکه‌های اجتماعی در دید مردم منطقه، به خصوص داخل ایران است. شاید مرکز سایبری منافقین در آلبانی با هدف تنها ایران و بدون پشتیبانی گسترده شرکت‌هایی چون X، متا و گوگل در حال عملیات در سطح محتواهای شبکه‌های اجتماعی خارجی در داخل ایران هستند، اما این مرکز سایبری سعودی، با همراه کردن اکوسیستم شبکه‌ای آمریکایی و اتصال به داده‌های کلان و تحلیل داده‌هایی که از این شرکت‌ها دریافت می‌کند به خوبی نقش برجسته‌ای را علیه انقلاب اسلامی و گفتمان شیعی مقاومت ایفا کرده است.

در آخر باید توجه مخاطبان را به موفقیت‌های این مرکز در اغتشاشات سال 1401 در ایران جلب کرد. این مرکز با کنشگری و ضریب‌دهی به محتواهای خبری فیک و شایعه‌سازی‌ها توسط زنجیره رسانه‌ای خود از رسانه‌های خبری چون ایران اینترنشنال گرفته تا گسترش این محتواها در سطح شبکه‌های اجتماعی توییتر و اینستاگرام، تصویرسازی افراطی -برخلاف ادعای اعتدالی خود- علیه نظام سیاسی جمهوری اسلامی داشته است. این اقدام مستقیم علیه امنیت ملی ایران، به خوبی نشانگر اهمیت افکار عمومی و جنگ ادراکی و شناختی برای جریان عبری-عربی و غربی داشته است. به نظر می‌رسد هر چند ایران اسلامی، برای میدان جنگ و جهاد محور مقاومت به خوبی در حال سیاست‌گذاری است اما در میدان افکار عمومی و رسانه‌ای یک یا چند گام عقب‌تر از دشمن حرکت می‌کند. امید است که این ضعف به زودی به قوت بدل شود.

هسته فرهنگ و مشارکت سیاسی